محل تبلیغات شما



خاطره ارسالی از مینا :

دو سال پیش بود که رفته بودم برای رادیولوژی قفسه سینه .یه مرکز عکسبرداری بود و رفتم نوبت گرفتم.روزی که نوبت داشتم تقریبا یک ساعت کشید تا نوبت به من برسه ،وقتی نوبتم شد وارد یه اتاقی شدم یه خانم جوانی بود به من گفت تمام لباس های بالاتنه و اشیای فی مثل ساعت و انگشتر و دستبند رو دربیارم و گان بپوشم.داخل یه اتاق کوچیک شدم همه لباسها(مانتو،بلوز و روسری) رو درآوردم فقط م رو درنیاوردم، دستبندم رو هم باز کردم و گذاشتم داخل کیف و گان رو پوشیدم که سبز رنگ و گشاد بود .وقتی از اتاق اومدم بیرون پرستار بدنم رو دید و متوجه شد که رو درنیاوردم به من گفت که باید رو هم دربیارم چون گیره ای که روی قلاب پشت هست فیه و جریان رادیولوژی رو خراب میکنه.بعد از زیر گان گیره پشت م رو باز کرد م رو درآورد و گذاشت روی صندلی.بعد که رادیولوژی تموم شد رو از روی صندلی برداشتم دوباره به اتاق رفتم و لباسام رو پوشیدم و از اتاق خارج شدم.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها